سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیریت بازرگانی دانشگاه شاهد/ورودی83

اوقات شرعی
خود پسندیدن آدمى ، یکى از حسودان خرد اوست . [نهج البلاغه]

:: ParsiBlog ::KhazoKhil ::

 
 
منوی اصلی

 RSS 
خانه
شناسنامه
پست الکترونیک
ورود به بخش مدیریت


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 6007

 
 
درباره خودم
 
 
لوگوی وبلاگ
 
 
خبرنامه
 
 
طراح قالب

 طراح : پایون  

 
 
فهرست موضوعی یادداشت ها

مدیریت .

 
 
آرشیو

پاییز 1385

 
 
لینک دوستان

سایت دانشگاه شاهد
مرکز کارآفرینی دانشگاه
زخم کهنه

 
 
وضعیت در یاهو

یــــاهـو  

 
 
عرض بشود که:

پیامبر خدا صلى الله علیه وآله فرمودند:

 رمضان ، بدین سبب رمضان نامیده شده است که گناهان را مى‏سوزاند .

 

ماه مبارک رمضان، به راستی که نوید از گشایش درهای بهشت به روی آدمیان دارد.

                                                                     با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما

عرض شود که...

بعضی از دوستان، (به صورت حضوری و در قالب نظرات) دستور فرمودند، که در صورت امکان، فاصله بین آپ ها را بیشتر کنیم، تا اولاً افزایش حجم مطالب باعث کم توجهی  به بعضی از مطالب ارسالی و لوث شدن آن نشود و همچنین مجالی برای تأمل در مطالب(به خصوص مطالب تخصصی)، و ارائه نظرات ، وجود داشته باشد.

چه کنیم، که حجم مطالب ارسالی دست ما را در این امر کوتاه می کند، و از سویی تأخیر در فرستادن مطالب ارسالی دوستان به روی وب، ممکن است موجب دلخوری از سوی بعضی از دوستان شود.

با این اوصاف برآنیم تا برنامه ای، منظم برای ارسال مطالب به روی آنتن طراحی کنیم؛ تا وبلاگ در فواصل معلوم و منظمی آپدیت شود.

طبق برنامه مقدماتی ما، وبلاگ در هر هفته، دو بار به روز می شود. واین دو روز احتمالاً روزهای دوشنبه و پنجشنبه، خواهد بود.(چراکه آمار نشان می دهد، روزهای یکشنبه و به خصوص سه شنبه، بیشترین بازدید به عمل آمده است.)

پس امیدواریم، با منظم شدن، زمان آپدیت ها، برای هر مطلب حداقل، به تعداد دانشجویان مدیریت بازرگانی ?? نظر داشته باشیم.

امروز برای شروع این روال دو تا مطلب داریم(زیر همین مطلب)،‌ اگه علاقه داشتید بخونید.

اولی که البته ادامه دار هم هست، خلاصه ای از کتاب اصول مدیریت علمیه، که به گفته رفیقمون، استاد خدامراد پیشنیاز درس مدیریت تولیده، حالا یه آدم مهربون، پیدا شده و می خواد لقمه جویده بذاره تو دهن ما...

ما هم که .... و از خدامونه.

دومین مطلب، رو هم که، رفیق عشق MBA مون، فرستاده. اطلاعاتی در مورد رشته MBA.

بخونید، حتماً بخونید، وگرنه پشیمون می شید.برای هزارمین بار می گم، مطالب جالبتونو برای ما هم بفرستید:

 modirane83@yahoo.com ، mirzaei_13@yahoo.com



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
کمی تند اما خوشمزه

بعضی ها (؟) بعد از چهار پنج ترم تحصیل در دانشگاه ارزش ها هنوز به این موضوع وافق نیستند که در مکانی به این مقدسی چطور باید به نابسامانی های موجود انتقاد کرد.

نمی دانم از سر بی تجربه گی...  می آیند و میزنند و خراب میکنند و میروند ، بعدش هم انگار نه انگار .

به قول دوستمان حبیب الله خان پاچه خوار باشی ( مدظله العالی )، همین طور الکی الکی که نمیشود به پرو پاچه ی استاد پیچید.( نعوذ بالله )

حالا به فرض اینکه جنا ب استاد کمی به روی شاگردانش بخندد دلیل نمیشود که به شخصیتی به این بزرگی که نمره ی پایان ترم ( نامه ی اعمال ) گِرو قلم نازنین ایشان است توهین کنی !

بیانات فوق خطاب به همان بعضی هایی بود که بی هیچ تفکری به برنامه ریزی جناب مدیر اعتراض کردند و جّو حاکم بر کلاس را چنان بر هم ریختند که استاد معظّم حسابی سر لج افتاد و برنامه ی این ترم دانشگاهی به این اعتبار را با برنامه ی دانشگاه دسته چندمی و عقب مانده ی خواجه نصیر مقایسه کرد و گفت :

 " اگه زیادی حرف بزنی جیزّت میکنم "

یکی نیست به همین بعضی ها بگوید عزیزان من ؛ با دم شیر که نمیشود طناب بازی کرد.

 - جلوی قاضی و ملّق بازی ؟

حالا اگر به فکر خودتان نیستید به فکر بعضی های دیگر باشد .

توصیه ی آقای حبیب الله خان پاچه خوار باشی به خوانندگان :

مش رضا را عصبانی نکن اگه بکنی، بد می بینی .

والسلام علی دانشجویان 83

                                                          جناب  مَمْدلی ?/?/??



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
اینجا کجاست؟

پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) فرمودند:

بدبخت کسی است ، که در این ماه بزرگ از آمرزش خداوند محروم ماند.

ایشان می فرمایند:

کسی که در رمضان آمرزیده نشود ، در کدام ماه آمرزیده خواهد شد؟


اگر به کتاب رکورد ها سری بزنی آنقدر به چیز های جالب و باور نکردنی بر می خوری که شاید ساعت ها بنشینی و بخوانی واصلاً گذر زمان را احساس نکنی.

تو این کتاب از همه چیز و همه جا نوشته ؛

-         بلند قد ترین مرد دنیا؛

-         بزرگترین کوفته تبریزی جهان؛

-         قشنگ ترین و باربی ترین زن دنیا؛

-      و  . . .

اما ( نکته ی جالبش اینجاست ) .....

وقتی می رسی به قسمت مکانها، و به طور اتفاقی به اسم شاهد بر میخوری؛ چشم هایت چهار تا میشود و با عجله میروی سراغش و کلی ذوق میکنی که آره و اینا...

 Shahed (desert, village, hotel or University???):

مکانی، در کشوری به نام ایران ( ابر قدرت جدید خاور میانه با کلی نیروگاه هسته ای)، که البته، هنوز هویت آن مشخص نیست، (بیابان، روستا، هتل، یا شاید هم دانشگاه...؟؟؟) و چیزی حدود اندی(دو ماه، تا چهار ماه) از سال به علت گرمی هوا، یا فعالیتهای هسته ای، یا ناامنی، و یا... (بی ادبی نمی کنم) برخی از اساتید و مسئولان دانشگاه به کل تعطیل می شود.

(((( این مورد تنها یکی از موارد به ثبت رسیده در کتاب رکودها است و هم اکنون تلاش برای کشف سایر موارد استثنایی در این مکان و ثبت آنها در کتاب رکورد ها ادامه دارد.))))

از شوخی که بگذریم هفته ی اول مهر ماه یا همون هفته ی دوم شروع رسمی دانشگاه  (غیر رسمی دانشجویان) گذشت؛ اما هنوز مدیر گروه و  دانشجوی بیچاره به هیچ نتیجه ی منطقی نرسیده اند و بنده ی خدا مدیرگروه مغزشان هنگ کرده و نمی داند با برنامه ی ترم جدید چه باید کرد ؟؟!!!!!

نمی دانم این ژاپنی های چشم بادامی چه کار می کنند که برنامه ی 50 ساله برای کشورشان می ریزند و آخرش محاسبه میکنندو  می بینند در کل چند ثانیه از برنامه عقب هستند  و ما با کلی ادعا توی برنامه ریزی درسی یک ترم هم مانده ایم .

تازه حرف هم که می زنی (اعتراض میکنی) جواب میشنوی :

"مگه مجبور بودی این همه واحد بگیری . نمی تونی بیایی سر کلاس خب نیا، مثل بچه ی آدم برو حذفش کن"

  خلاصه شدید گیج می زنیم به قول یکی از رفقا  مغزمان  قِزل قورت کرده ، اون هم همین اول کار.

به هر حال خدا را شاکریم که هنوز زنده ایم و  از سعادت آمدن به دانشگاه ارزش ها، بی نسیب نیستیم.

منتظر نظرات، و متن های ارسالی شما هستیم. حالا که زورتون میاد صفحه yahoo mail  رو باز کنید خب باشه،اینم به خاطر شما.



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
آنچه گذشت و نگذشت

سلام،

اول از همه، در مورد یه مطلب باید عذرخواهی کنم. و اون مطلب اینکه بعضی وقتا میایید تو وبلاگ، یه مطلب رو می خونید، ولی یه ساعت بعد یا یه روز بعد که میایید دوباره سر بزنید، یا خبری از اون مطلب قبلی نیست، یا بعضی از جاهاش حذف شده، یا یه چیزایی بهش اضافه شده، یا کلاً مطلب زیر و رو شده.

خوب وقتی یه نفر، یه تنه، باید هم مطلب بنویسه، هم گزینش کنه، هم ویرایش کنه، هم فکر کنه، که اصلاً‌ نوشتن این مطلب تو وبلاگ درست هست یا نه، (هرچند مطالب ما اونقدر ارزش نداره که نیاز به این کارا داشته باشه)، انصافا باید حق بدید، که ممکنه حذف و اضافه هم تو مطالب وبلاگ صورت بگیره؛ ولی با این حال از این اتفاق معذورم.

به دنبال این مسأله، برآن شدیم، تا هیأتی به عنوان هیأت تحریریه تشکیل بدیم، تا دیگه از این جور مشکلات کمتر پیش بیاد.

حالا که تقریباً وبلاگ و آدرسش، برای همه جا افتاده و خدا رو شکر استقبال هم شده، دیگه وقتشه، از این حالت آزمایشی در بیائیم و یه کم جدی تر کار رو دنبال کنیم.

و امّا...

سخن اول هیأت تحریریه:

به نام خداوند بخشنده و مهربان

آنچه گذشت و نگذشت

مقصودمان تجدید خاطرات نیست، امّا ...

اولش که آمدیم همه مثل بچه های پاستوریزه سرمان توی لاک خودمان بود و به قول قدیمی ها جوری می رفتیم و می آمدیم که خدای نا کرده (زبانم لال ) گربه سیاه دانشگاه شاخمان نزند.

مثل جوجه های سر از تخم در آورده کم کم بال و پر گرفتیم و رویمان باز شد تا با صدای بلند بخندیم و بعداً که کمی بیشتر یخمان باز شد، با کلّی دقت، وقتی استاد حضور و غیاب میکرد اسم کوچک بعضی ها را به خاطرمان میسپردیم ، البته بگذریم از این که خانمها استعداد فراوانی در امر به خاطر سپاری نام آقایان دارند.

( استغفر ا.... )

به هر حال با رفقای کنونی که البته ریزش و رویش هم داشته کاسه کوزه یکی شدیم و به اصطلاح برخی از قدما و متأخرین شدیم رفیق فابریک.

حال به استناد برخی از کتب تاریخی که مطالعه کردیم ( و توصیه میکنیم که شما هم مطالعه کنید ) باید مراقب باشیم خدای نا خواسته چشم نخورینم.

گرچه به عقید? ما، خیلی ها ( که همه ی رفقا این خیلی ها را میشناسند ) تمام تلاش خود را می کنند و به شیوه های مختلف زور خودشان می زنند که جمع حاضر را به هم بریزند امّا.....

امّا ما دست هر نارفیقی را از جمعمان کوتاه میکنیم و با زبان بی زبانی هم که شده به حسودان و بخیلان می فهمانیم که تیرشان به خطاست.

دوست خوبمان ( جناب آقای مدیر وبلاگ یا بهتر بگوییم مؤسس و بنیانگذار وبلاگ ) امر فرمودند برای خروج از رکود  و تک نویسی چند ماهه ی اخیر  در وبلاگ، هیأتی تشکیل شود که بنویسند آن هم از همه چیز و همه جا .

ما هم اطاعت کردیم.

حال تصمیم داریم کمی فعال تر از قبل شویم و هر روز اگر خدا بخواهد به روز باشیم.

طنز و جدّی ، نقد و نسیه ، عاشقانه و دخترکش ( بعضی وقت ها هم پسرکش ) ،خبری و دانشگاهی ، گه گاهی هم سیاسی و ... فرقی نمی کند خلاصه کمر همت را بسته ایم آن هم سفت و محکم .

 ((( میگی نه از این به بعدش رو نگاه کن )))

                                            هیأت تحریریه وبلاگ



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
مدیریت در گروه مدیریت

سلام،

خب؛ اینم از روز اول؛ ما که میگیم تا هفتم مهر دانشگاه نریم، می دونیم چه خبره؛‌خلاصه چهار ترمه داریم مدیریت و گروه مدیریت رو لمس می کنیم.

ولی خوب تلافی کردیم صبح اساتید ما رو قال گذاشتن، ما هم گفتیم، قصاص در دنیا بسی آسان تر از قصاص در آخرته؛ به خاطر همینم کلاسهای عصر رو با اراده خودمون …

با این حال من چشمم آب نمی خوره، هفته آینده هم برنامه کلاسها ردیف بشه، ولی آقای دکتر مدیر گروهمون، توضیحاتی در مورد کلاسای روز شنبه و یکشنبه دادن که من عین مطلب رو میگم، اما درک مضمون با خودتون،

ایشان فرمودند:

برنامه کلاسا این  بود که شنبه دو ساعت پول وارز با دکتر صدقی داشته باشید، دو ساعت هم روش تحقیق با من. یکشنبه هم همینطور؛ ولی دیروز چون دکتر صدقی کار داشتن کلاسو گذاشتیم با هشتاد و دویی ها و قرار شد من روزهای یکشنبه با شما کلاس داشته باشم. ولی من چون الان یکشنبه است با یک گروه دیگه کلاس دارم، با این حال چون دیروز دکتر صدقی با هشتاد ودویی ها کلاس داشتن و من دیروز با شما کلاس نداشتم، ولی ایشون دیروز ساعت هشت تا ده سر کلاس شما بودن من از ایشون می خوام کلاس سیاستهای پولی ومالی رو امروز با شما وهشتاد ودویی ها که الان تو کلاس بیست و چهارن داشته باشن. ولی از هفته دیگه هشتاد و دویی ها روزای یکشنبه با دکتر صدقی کلاس سیاست ها رو دارن، من هم شنبه ها با شما داریم، پس کلاس شما با دکتر صدقی که هفته آینده یکشنبه با هشتاد و دویی ها کلاس دارن  می افته برا شنبه که من هشت تا دوازده با شما کلاس دارم، و اما  کلاس بعداز ظهر با دکتر خدامراد…

آقای دکتر خیلی ممنون از توضیحات کامل و جامعتون.

  و اما بعد،

 دوست ناشناس من!(که البته برای من ناشناس نیستید) این رو بدونید که من خالی نبستم و به طور قطع می دونم که شما کی هستید. کافیه که یه بار دیگه شاخ و شونه بکشید تا اسمتونو با فونتzar اونم با سایز 50 تو وبلاگ استاد کنم.

نشونی می خوایید؟!

باشه!

 اول اینکه...

ولش کن این دفعه هم نمی گم .

 شما نظر که هیچ اگه فحشم بدید با سکوت من مواجه خواهید شد.

 اما اینو بدونید ما اهل سیاه بازی نیستم ولی نمی ذاریم هیچ سیاه کاری ما رو سیاه کنه.

ما که با همکلاسیمون لجبازی نمی کنیم.

                                                                                             به قول یه آشنا،

                                                                                             شاد و خرم باشید.

 



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
گزیده ای از یک کتاب...

اگر به دنبال یک لقمه آماده هستید؛ تا یک کتاب ??? صفحه ای، اونم مربوط به رشته خودتون(کتاب اصول مدیریت علمی تیلور)، با فشردگی حدود ??% رو در عرض سه سوت بخونید، یا علی؛ بفرما تو ادامه مطلب.



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
اطلاعاتی درباره رشته ...

اگر مشتاقید، اطلاعات بیشتری در مورد، پردرآمد ترین رشته حال حاضر دنیا، داشته باشید، از کلیک کردن بر روی لینک ادامه مطلب هرگز دریغ نفزمائید.



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
چه بگویم از یک دنیا لطف...

« به نام خدا »

    هرکسی کو دور ماند از اصل خویش     باز جـوید روزگار وصــل خویش

 

به نام خدا ...

به نام آن خدای که، مالک هر چه هست و نیست،هم اوست. هر آنچه می آید و می رود به سوی اوست،که اینها همه حق است؛ حقِّ اوست.

دوست من...

اگر می گویند، دنیا سرابست، هست؛

اگر باور دارند، این جا خانه گذر است، بدان که جز این نیست؛

اگر می گویند؛ فردا دیر است، راست می گویند؛

اگر زندگیِ اینجا را دو روز می پندارند، باور کن که بیش از این نیست؛

اینجا، فقط یک کوچه باغ است؛ مملو از خاطره ها...

برخیز؛

و در این لحظات باقیمانده توشه ای بردار.

بنشین؛

دیگر کافیست. دل بستن بس است. اینجا نهایش فناست؛ خودت را دریاب.

دوستان ...؛ لحظات را از دست ندهید، ببوسید، نوازش کنید، و آنها را به آغوش بکشید، که فردا دیر است.

دوستان عزیزم، بدون شک، همدردی شما نه تنها مرهمی بر این زخم عمیق بود، بلکه من را در این شرایط وادار نمود، که آن سکوت سهمگین را بشکنم و به آغوش شما برگردم.

به خاطر همه چیز متشکرم.

                                                          با آرزوی شادی تک تک شما

                                                                      هادی طایفه



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 
 
دستتون درد نکنه

سلام علیکم؛

الان که مطلبو می نویسم، چند دقیقه ای بیشتر تا اذون نمونده، لذا اگه از روی گشنگی، (نه، تشنگی)، حرف ناجوری زدم، یا کلامم نیمه تمام موند، از همین الان عذرخواهی میکنم.

خوب برنامه پیشنهادیه ما که بعضی جاهاش به فنا رفت، چون فعلاً کلاس دکتر صفری ردیف نمیشه؟! چشم امیدمون به تعطیل کردن روز دوشنبه است. البته بعضی ها، زده بودن تو ذوق ما، و گفته بودن ما خودمون بلدیم برنامه ریزی کنیم. خوب یا علی...؛ ما منتظریم.

بگذریم...

خدا رو شکر کم کم داریم از تک نویسی درمی آییم، و رفقا روز به روز دارن بیشتر همکاری می کنن. تا الان چند تا متن ارسالی داشتیم تو زمینه های مختلف،؛ ادبی، انتقادی، مدیریتی، در مورد رشته های دانشگاهی به خصوص رشتهMBA، عکسای جالب و...

یکیشون هم زیر همین مطلبه.

امّا یه نکته تو ذوق میزنه... و اون اینکه،

تا این لحظه، همه مطالب رو آقایون فرستادن، و دریغ از یک مطلب از سوی جناح دیگر...

نظر ما اینه که، هر کی، یک موضوع،یا چند تا موضوع، نه اصلاً هر چی که خواست، هر چی که دستش اومد و فکر کرد که، بد نیست که بقیه هم بدونن، بفرسته، اگر هم حال تایپ کردنش رو نداشت، بده خودمون، چشممون کور تایپش هم می کنیم.

 حتی اگه دوست ندارید، که خودتون رو معرفی کنید، خوب بگید که اسمتون رو اعلام نکنیم یا اینکه با یه اسم مستعار مطالب رو ارسال کنید. ( کما اینکه بعضی ها، همین حالا هم این کار رو می کنن.)

در هر حال مشتاقانه منتظریم. یا نظر بدید، یا ایمیل بزنید، یا حضوری بگید، یا...

                                                                                                                 

                                                                                              هیأت تحریریه وبلاگ

                                                                                      ??/?/?



Mh.Mirzaei(چهارشنبه 85 مهر 19 ساعت 4:46 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

 

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
انتقال
[عناوین آرشیوشده]
 
Copyright © 2006-KhazoKhil.Com All Right Reserved